مذهبی سیاسی

(۵)
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌─════༅•❥︎●❥︎•༅═══┅─

◑◁{4} #وقایع_روز_عاشورا

❖‌ امام حسین بعد از نماز صبح برای اصحابش، سخنرانی و آن‌ها را به صبر و جهاد دعوت کردو دستور داد تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خاربوته‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.

❍ کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه‌روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آن‌ها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام نامه نوشته‌اند. و از حجار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آن‌ها او را دعوت نکرده‌اند؟ آن‌ها انکار کردند

✪ امام نامه‌هایشان را به طرف آن‌ها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آن‌ها تمام کرده است.

❏ یکی از سران جبهه مقابل از امام پرسید چرا حکم ابن‌زیاد را نمی‌پذیرد و آن‌ها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهاند؟

★ اینجا امام آن جمله معروف‌شان را فرمودند.الا و ان الدعی بن الدعی قد.. و الذلة و هیهات مناالذلة . فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.

¤ چند نفر از اصحاب خطاب به کوفیان سخنان مشابه امام گفتند؛ ازجمله بُرَیر که «سید القرآء» •آقای قرآن‌خوان‌ها•ی کوفه بود و زهیربن قین. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف هل من ناصر ینصرنی را سر داد.

┄─═══༅𖣔5⃣𖣔༅════─
#محرم #هیئت #روضه #عاشورا #تاسوعا #بین_الحرمین #کربلا #اربعین #یا_حسین #یاحسین #پیاده_روی_اربعین #مشایه #امام_حسین #ما_ملت_امام_حسینیم #مداحی #مداح #حب_الحسین_یجمعنا #لبیک_یاحسین
دیدگاه ها (۰)

مذهبی سیاسی

مذهبی سیاسی

مذهبی سیاسی

مذهبی سیاسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط